هر کسی دوستمون نیست

اون قدیما که ورزشکار بودم ی بار ی مسابقه‌ی باشگاهی داشتیم. سطح بالا نبود ولی من دوست داشتم مخصوصا چون شرایط‌شو نداشتم برم مسابقه‌ی مهم مثل کشوری و لیگ و این‌ها. ی رقیب داشتم که با مربی‌مون خصوصی هم کار می‌کرد و مربی اونایی که خصوصی میرفتن پیشش رو بیشتر تحویل میگرفت. مسابقه دادیم و من ی طلا و ی نقره گرفتم اون ی نقره و طلا. بعدا یکی از داور‌ها گفت که مربی که خودش جزو داوران بود به اون امتیاز بیشتر داده که اونم ی طلا بگیره.

حالا من این آدم‌ها رو دوست میدونستم. درحالیکه تو ی مسابقه‌ی بی اهمیت اینکارو کرده بود ولی سه نکته‌ی جالب از این ماجرا دستگیرم شد.

۱. هر کسی که با ما در یک محیط قرار داره دوستمون نیست.

۲. حالش بعد از مسابقه دیدنی بود چون به هرحال آدم خودش یکم متوجه میشه که چند مرده حلاجه.

۳. خیلی به خودم امیدوار شدم که برای اینکه اون طلا بگیره و از من جلو بزنه باید امتیاز الکی بهش می‌دادن=)))


بعدا ی ماجرای دیگه رو هم از این آدما تعریف می‌کنم. داره وقتش میرسه در مورد خیلی اتفاقاتی که تجربه کردم حرف بزنم:)

قهر

میگن قهر بده

با هم قهر نکنید

آشتی کنید

دوست باشید

بعدم از دین حکم میارن آدمو عذاب وجدانی کنن

بدجنسای سوء استفاده‌گر


ولی من نمی‌فهمم چطوری

باید با آدمی دوست باشم

که همه‌ش میره رو اعصابم

خودخواهه و فقط براش این مهمه

که خودش خوشحال باشه

وقتی ناراحتم می‌کنه ی ببخشید نمیگه

فوقش با کلی ریش سفیدی دیگران

عذرخواهی کنه با طلبکاری

میگه ببخشید حالا مگه چی شده؟

درسته دین گفته قطع ارتباط نکنید و این حرفها 

ولی از اون سمتم حد گذاشته براش

که چقدر در ارتباط باشید

با کی دوست باشید

مواظب باشید همنشین‌تون کیه؟!

نه به دیگران آسیب بزنید

نه آسیب ببینید

این که دیگه آیه قرآنه

امیدوارم خودم ازین مدل آدمای طلبکار و پرتوقع نشم

رفتار بزرگسالانه

مدتی طولانی فکر می‌کردم رفتار بزرگسالانه یعنی این که مدام بگذرم. یعنی از بدی‌های دیگران بگذرم و ارتباطات را حفظ کنم ولی امروز فکر می‌کنم نباید این کار را می‌کردم. امروز فکر می‌کنم نباید از هر چیزی گذر کنم. نباید همه‌ی ارتباطات را حفظ کنم. اگر هم نمی‌توانم رابطه‌ای که سمی‌است قطع کنم، آن را محدود کنم. 

ادامه مطلب ...