راننده اتوبوس

امروز وقتی خواستم برم باشگاه راننده اتوبوس، سر ایستگاه نگه نداشت رفت دو کیلومتر بالاتر و کل اون مسیر اضافی رو باید برمی‌گشتم. برگشتنی از راننده اتوبوس دیگه‌ای پرسیدم فاصله ایستگاه‌ها تغییر کرده؟ و ماجرا رو گفتم. آنقدر قشنگ توضیح داد که به قولی زیادی خوب بود. و من همیشه حس می‌کردم راننده اتوبوس‌ها خیلی جدی و بد اخلاق هستن.

ممنون آقای راننده اتوبوسِ خوش اخلاق:)

ممنون تا دیر وقت کار می‌کنید تا منِ دختر مردم بتونم در امنیت برم و بیام.

رها نکن

مدام رها کردم و باز به آن بازگشتم

یک بار رها کردم چون دیگری نمی‌خواست آن را داشته باشم

یک بار رها کردم چون حس کردم به آن تعلق ندارم

یک بار رها کردم چون فکر کردم وقتی آن دیگرانِ از من بهتر هستند من آنجا چه می‌کنم؟

یک بار رها کردم چون خسته بودم از آن‌ها، آن، خودم و همه چیز

اما

باز برگشتم:))))


به من چه که دیگری نمی خواهد من آن را داشته باشم؟! من آن را می‌خواهم. خودم برایش تلاش کردم تا برای خودم طلاش کردم.


به من چه که چه کسی از من بهتر است؟ بعد به یاد آوردم خودم یکی از بهترین‌ها بودم فقط نتوانسته بودم بدرخشم. 


آن را دوست دارم، گناه نیست، مکروه نیست برای خداوند

برایش تلاش کردم،

چیزهایی به دست آوردم 

بیشترش می‌کنم 

دستاورد‌هایم را می‌گویم


به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل، 

و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم،


 به قدر وسع بکوشم، 

به قدر وسع بکوشم...

کسی بلده؟

برای اینکه یک بخشی از متن رو لینک دار کنم انتخابش می‌کنم و رو اون علامت لینک تو قسمت جعبه ابزار وبلاگ میزنم و لینک رو در قسمت لینک وارد می‌کنم ولی تو متن باز به صورت لینک باز میاد نه کلمه‌ای که تغییر رنگ داده شده. کسی بلده باید چی کار کنم؟

سلام. بعد از مدتی برگشتم:) و یک دسته بندی جدید هم آوردم. دیدید وقتی یکی حرفی می‌زنه و چیزی رو تعریف می‌کنه که شما هم با اون موقعیت برخورد داشتید دوست دارید بگید آره واقعا اینجوریه، اصلا هم اونجوری نیست آدم که نباید تو اون شرایط فلان کنه و از این جور فکرهایی که به مغز آدم می‌رسه؟

این دسته بندی جدید در همین مورده. شما هم حرف‌های خودتون رو بزنید یا اگه حرف جالبی شنیدید بگید و بگید که چه فکری در موردش دارید؟

برای ورود به این دسته بندی بزنید رو  حرف‌های دیگرانhttps://shaagerd.blogsky.com/category/%d8%ad%d8%b1%d9%81%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86


حسادت

هم‌کلاسیم که خانمه و کارمند یه سازمان دولتی، تقریبا هر جلسه شکوه و گلایه می‌کنه که مدیرا و همکارای آقا، اجازه نمی‌دن ما خانما رشد کنیم و مدیر بشیم؛ 


اونوقت امروز که استاد برگه‌های آزمون میان‌ترم رو داد که من تصحیح کنم، محکم واستاد ‌و مخالفت کرد که استاد خودتون تصحیح کنین، خیال ما راحت‌تره!


شما خودت این کمترین کار رو، به هر دلیلی، به هم‌جنست که تو‌ این مدت، ارتباطتون دوستانه بوده، رو هم نمی‌دونی! ☹️

......

بعضی خانوم‌ها نمی‌خوان خانوم‌ها پیشرفت کنن بلکه فقط می‌خوان خودشون پیشرفت کنن و بالاتر از بقیه مخصوصا بقیه خانوم‌ها قرار بگیرن. و خب کی خوشش میاد همچین حقیقتی رو بشنوه؟ پس باید بگن دیگران به خانوم‌ها ظلم می‌کنن.