رفتار بزرگسالانه

مدتی طولانی فکر می‌کردم رفتار بزرگسالانه یعنی این که مدام بگذرم. یعنی از بدی‌های دیگران بگذرم و ارتباطات را حفظ کنم ولی امروز فکر می‌کنم نباید این کار را می‌کردم. امروز فکر می‌کنم نباید از هر چیزی گذر کنم. نباید همه‌ی ارتباطات را حفظ کنم. اگر هم نمی‌توانم رابطه‌ای که سمی‌است قطع کنم، آن را محدود کنم. 

 به یاد دارم با دوستی که بیش از ده سال از دوستی‌مان می‌گذشت، بیرون بودم. او سوژه‌ای دید و مشغول آن شد. من به شدت با این موضوع مشکل داشتم. او می‌توانست جای دیگر و زمانی که من کنارش نباشم به آن مشغول شود. حیاتی هم نبود که بگویم لازم بوده. تفریحی بود. ولی هر چقدر تذکر دادم توجهی نکرد و همچنان که ادامه می‌داد می‌خندید و می‌گفت خیلی خوب است.


درحالی که واقعا یک لحظه مصمم شدم صحنه را ترک کنم ولی این کار را نکردم. و بعد از آن هم ارتباطم را حفظ کردم.

تا اینکه بعدها به خاطر رفتار مشابهی (بی توجهی به یک خواسته‌ی معقول) ارتباطم را قطع کردم و با اینکه خاطرات خوش زیادی از او دارم از این قطع ارتباط احساس سبکی و رهایی می‌کنم.


می‌توانید در پیوند‌های زیر در موردشان بخوانید.

توhttps://shaagerd.blogsky.com/1402/04/20/post-26/%d8%aa%d9%88


با توhttps://shaagerd.blogsky.com/1402/04/15/post-20/%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d9%88 


خلاصه‌ی کلام این است که اگر می‌خواهید بزرگسالانه رفتار کنید الزاما نباید از همه چیز بگذرید، نباید بگذارید دیگران به اسم دوستی و صمیمیت، هر رفتاری داشته باشند. این مطلب فقط تجربه‌ی شخصی است و شما همچنان آزادید تا خودتان تصمیماتتان را در زندگی خود لحاظ کنید.

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله جمعه 10 فروردین 1403 ساعت 12:23 http://golneveshteshgh.blogsky.com

من هم فهمیدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد