زمانی بود که اگر چیزی را نمیدانستیم باید با خر و اسب و قاطر چند روز میرفتیم به شهری در دور دستها، که شنیده بودیم عالمی در آن وجود دارد تا از او سوال بپرسیم و چیزی یاد بگیریم. آن زمان هم کسانی بودند که خود را علامه دهر میدانستند و این زحمت را به جان نمیخریدند.
اما امروزه اگر پژوهشگر نباشیم که برای جواب یک سوال باید کلی آزمایش و تحقیق انجام دهیم، از جواب سوالمان حداکثر ده دقیقه فاصله داریم. تعداد زیادی سایت آموزشی در فضای مجازی، تعداد زیادی کتابخانه عمومی، تعداد زیادی کتاب فروشی و افراد باسواد زیادی داریم که میتوانیم از ایشان یاد بگیریم.
به نظرم امروز نمیدانستم نباید به راحتی پذیرفته شود.
اینکه فردی حتی سعی نکند بداند و بعد از خسارتی که به اطرافیان زد(خودش پیشکش) عذرش نمیدانستم باشد خیلی قابل قبول نیست.
و صد البته که بعد از دانستن باید عمل کنیم و اکر عمل نمیکنیم فکر میکنم از نادانی فرقی ندارد.