یک چیزهایی هست که آدم حواسش به آنها نیست. خوب میشود کمی توجه کنیم و باری از روی دوش خودمان و دیگران برداریم. مثلا: فرزند دانش آموز شما باید برنامهی فردایش را آماده کند و داخل کیف بگذارد. یکی دو بار کمکش کنید. یکی دوبار راهنمایی کنید که اگر شب قبل این کار را انجام دهد، صبح هم آرامش دارد، هم چیزی یادش نمیرود هم سر وقتش به کارهای دیگر میرسد. و بعد دیگر ول کنید. مدام تذکر ندهید. مدام نپرسید کارش را کرده یا نه. اگر یک روز صبح دیدید با عجله دارد کتابهایش را داخل کیف میگذارد بازجویی نکنید چرا دیشب این کار را نکردی. چرا گذاشتی برای صبح. عمل قلب نبوده که جراحتان دیر کرده باشد و جان کسی به خطر بیفتد. باید برنامهاش را آماده میکرده که دارد یک جوری انجام میشود.
لب کلامم این است که خیلی از کارهای روزانه فقط باید یک جوری انجام شوند. نیاز نیست برای همه چیز قانون بگذارید و سخت گیری کنید. لباس باید تمیز و مرتب باشد، غذا باید سالم و خوشمزه باشد، ظرف باید شسته شود، خانه باید مرتب و تمیز باشد و خیلی باید های دیگر. ولی خیلی مهم نیست چهطوری. شاید مادرتان برای تمیز کردن خانه شما را بسیج میکرده و دو سه روزه همه جا را تمیز میکرده ولی لازم نیست شما هم همینکار را تکرار کنید. میتوانید روزی یک جا را مرتب کنید. مجبور نیستید به روش مادرتان آشپزی کنید یا همهی غذاهای او را آماده کنید. فرزندانتان هم لزوما نباید کارهایشان را به روش شما انجام دهند. مگر جایی که واقعا دارند خرابکاری خطرناکی به بار میآورند.
در روش خیلی سخت گیری نکنیم.