درست است بالاخره ترس وجود دارد حالا به هر دلیل. فکرش را که میکنم من هم خیلی اوقات برای همین ترسِ مشابه منظم بودم.
شاید دلایلی بهتر از ترس هم وجود داشته باشند.
صبر کن!
مثلا:
برای اینکه به دیگران احترام بگذارم. خصوصا اگر یک قرار برنامهریزی شده است. و باید در ساعت مشخصی شروع شود و در ساعت مشخصی پایان پذیرد.
دیگر برای چه؟
مثلا:
برای احترام به خودم. به هرحال یک قرار که تنها کاری نیست که میخواهم به آن برسم. اگر به یک کار دیرتر برسم، برنامههای بعدی نیز تحتتأثیر قرار میگیرند و بهم میریزند. آنوقت باید کلی فشار تحمل کنم که ای وای کلی کار روی هم تلنبار شد. فردا هم کلی کار دیگر دارم.
چرا به هر بهانهای ترس را به خود راه دهم؟
چرا به هر بهانهای ترس را بر خود مسلط کنم؟